من از صبح زود بیدار شدن بیزارم 

هر ترم تمام تلاشم رو میکنم که کلاسم ساعت 8 نباشه 

ساعت بیولوژیک بدنم 8 و نیمه و واقعا در حد 10 دقیقه زودتر بلند شدن آزارم میده 

گفتم ساعت بیولوژیک یاد یه مساله ای افتادم 

خیلی جالبه من اگر تمام شب بیدار باشم و ساعت مثلا 7 صبح تازه بگیرم بخوابم ..... راس 8و نیم  بیدار میشم 

درسم داره تموم میشه 

توی این موقعیتهای زندگی آدما باید تصمیمات بزرگ بگیرن 

توی جامعه ما سختی این تصمیمات  چند برابره ....

یادمه قبلنا .... شاید اول دوم دبیرستان که بودم یکی گفت توی مملکت ما برای آدما تا اتمام دوره تحصیلیشون برنامه ریزی شده .... 

راست میگفت .... الان که میبینم و مقایسه میکنم درس خوندن در اینجا و درس خوندن توی جوامع پیشرفته ، خیلی خوب حس میکنم این تفاوتها رو ....

توی جوامع پیشرفته دانشحو ها از سال دوم ، سوم مجبورن برای ادامه ی تحصیل کار مرتبط با درسشون ( اصطلاحا کارآموزی ) داشته باشن و در نتیجه بعد از اتمام درس خود بخود شاغل هستن 

همه ی این جیزا رو نگفتم برای اینکه بزنم تو سر مملکتم یا  چیزی رو تحلیل و بررسی کنم 

گفتم که بگم .... من این مقطع درسم که تموم بشه 3 تا راه دارم 

یا بازم باید درس بخونم ( شغلی که فارغ التصیلای مقاطع پایینتر برای چند سال بعدشون انتخاب میکنن ) یا کار کنم یا کلا بمونم خونه 

درس خوندن : از درس خوندن خوشم نمیاد .... یکی از دلایلی که رشته امو دوس دارم اینه که دروس تئوری توش به حداقل رسیده ان ....

کار کردن : از کار کردن توی ادارات و شرکت ها خوشم نمیاد چون :

هوووووووووووفففففففف

مهمترین دلیلش اینه که باید هر روز صبح سر یه تایم مشخص که خیلی هم زوده از خواب بیدار بشم ، برم توی یه محیط خشک و بی تحرک و بی هیجان ... کنار یه سری آدم خسته و خموده ( فک کنم اینا بهترین توصیفاتی هستن که میتونم بهشون اشاره کنم ) کلی کار کنم و بعد یکی با نهایت بی تخصصی و بی ذوقیش بکوبه تو سر تمام قریحه و ذوقم ....

البته قبول دارم این تیکه خیلی سیاه نمایی بود و باور کنید همه اش ناشی از غم و غصه ی هر روز صبح زود بیدار شدنه .... میدونم فضاهای کاری مطلوبی که آدمای بسیار خوش ذوق و قریحه و حرفه ای توش قرار دارن هم زیاد هست 

خونه موندن : گزینه ی سوم .....

مگه داریم ؟؟ مگه میشه ؟؟؟ خاک به سرم .... دختر دوتا آدم تحصیل کرده ی مفید و موفق جامعه  .... هی وای .... تو خونواده ی کی رو دیدی که اینجوری باشه آخه ؟

من خونه موندن رو ترجیح میدم

از صبح زود بیدار شدن بیزارم

کار بکنم ؟ اکی .... تو خونه کار کردنو ترجیح میدم

نمیدونم اسمش چیه .... راحت طلبی ؟ تنبلی ؟ پر رویی ؟ همه اشون ؟